نتایج جستجوی عبارت «غلام حسین نقی زاده مدرسه شهید آیت مشکان حوزه علمیه امام مهدی(عج) گردان کمیل شلمچه جعفر سجادیان گلزار شهدای مشکان ۱۳۶۶/۱۰/۷ ۱۳۶۷/۱/۱۶ ۱۳۶۶/۱۱/۲۰ ۱۳۶۷/۳/۷ ۱۳۶۷/۳/۲۳ بیت‌المقدس ۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد رضا یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمدرضا ياراحمدي »
بنام خداوند بخشنده مهربان. بنام خدایی که ما را آفرید و به ما عقل و فهم و آزادی داد تا خودمان راه را تشخیص دهیم و انتخاب کنیم. بنام خدایی که ابراهیم را از آتش نجات داد و محمد (ص) را در غار حرا حفظ کرد و کودک را از تاریکی‌های رحم مادر نجات بخشید. با درود بر محمد (ص) و آلش و مهدی موعود (عج) و منجی عالم بشریت، امید تمام شیعیان جهان و برپاکننده عدل الهی...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. و مپندارید آنانکه در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت با درود و سلام به محمد و آل محمد(ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزند و به ما...
زندگینامه آزاده و جانباز عباس میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس میرشکاری فرزند یدالله، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان هجرت‌ با موفقیت گذراند. پس از پایان دوره ابتدایی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرد و به پدر خود در امر کشاورزی کمک می‌نمود. وی برای تأمین معیشت زندگی، بسیاری از روزها نیز به کارگری می‌پرداخت. در هجدهم تیرماه سال 1366 جهت انجام خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد. پس از گذشت...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچه‌های تدارکات گردان شبها نوشابه‌ها را درون یخدانهای بزرگ می‌گذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچه‌های تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی می‌گفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد می‌خواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابه‌های خنک تدارکات گردان تک می‌زدیم‌.  ...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید امید سیدموسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاکانهم بنیان مرصوص.1 با سلام به محضر آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش، خمینی روح‌الله و با درود به شما مردم شهیدپرور؛ وصیت خود را آغاز می‌کنم. ای امت شهیدپرور! امام عزیزمان را تنها نگذارید و همواره رهنمودهای پیامبر گونه‌اش را سرلوحه زندگی خویش قرار دهید و از روحانیت مبارز و متعهد پشتیبانی کنید و دائم در صحنه‌های انقلاب باشید. این را بدانید که این امام عزیز بود...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم یدالله فوق ایدیهم. دست خدا بالاترین دست‌هاست و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با سلام بر حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر و امت شهیدپرور امام، این صابرین و شجاعان صدر اسلام. با درود بر شهدای صدر اسلام، از شهدای کربلای خون‌بار حسین (ع) تا شهدای گلگون‌کفن غرب و خوزستان خمینی. با سلام بر تمامی رزمندگان پرتوان اسلام که برای پیروزی...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد علی حداد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي حداد »
بسم رب الشهداء و الصدیقین من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی، عشقه و من عشقته، قتلته و من قتلته فعلی دیته و من علی دیته، فانا دیته. (حدیث قدسی) با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب و سلام بی‌پایان به شما امت حزب‌الله، وصیت‌نامه خود را شروع می‌کنم: شهادت دریچه آزادی است از دنیا، شهادت منتهای حرکت یک مسلمان، شهادت آرزوی قلوب عازمان، شهادت نهایت آرزوی عاشقان و مشتاقان است....
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به این‌چنین پدر و مادری که این‌چنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را به‌پای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید ابوالقاسم امین پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین امنوا ما لکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل‌الله اثاقلتم الی الارض ارضیتم بالحیوه الدنیا من الاخره فما متاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا قلیل (سوره توبه، آیه 38) هرذره ذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کــردم به آن ندای حسین به گرد شمع وجود هـر شهید رزمجو می‌گردم و می جویم آن سرای حسین خداوندا! می‌خواهم وصیتنامه بنویسم، اما برای خود فکر می‌کنم چه بنویسم؟! چه بگویم؟ چه خطاب کنم به مردم...
گیر کردن استخوان درگلو
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچه‌های گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم‌. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره می‌گوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم‌، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...